منی دیگر

اینجا بیشتر از رنج هایی که میکشم مینویسم

منی دیگر

اینجا بیشتر از رنج هایی که میکشم مینویسم

باید خواسته هامو به زبون بیارم

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ب.ظ

امروز دلم گرفته بودغمگین و کمی بی قرار و عصبی بودم‌.

سعی کردم خودمو بکشونم تو لحظه الان و لذت ببرم از پیاده روی تو هوای خنک با بچه هام اما هی حواسم پرت میشد.اون سکون و خلوص و ارامش نمیومد.به نفسم گوش میدادم،به پاهام و راه رفتنم نمیشد

رسیدم خونه پریدم که بنویسم،تو نوشتن میفهمم چرا حالم بده و وقتی فهمیدم یه فکری براش میکنم.

حال بدم از جانب همسرم بود.نیاز به عشقش داشتم.نیاز به بودنش.یکم هم این دائم نبودنش حس ناامنی بهم میداد.نکنه حالا که ما همدیگرو نمیبینیم و و و 

اینها  به ذهنم نمیومد،وقتی نوشتم دیدم ناامنی هم تو حال بدم هست.

بچه ها رو خوابوندم به همسرم پیام دادم وقت داری بهت زنگ بزنم

دیدم خودش زنگ زد،گفتم دلم گرفته بود میخواستم باهام حرف بزنی،میخواستم کمی قربون صدقه ام بری

اونم کمی،قربون صدقه ام رفت.سختش بود،میدیدم،ما خیلی ناشی هستیم.تو ابراز علاقه،مخصوصا همسرم.خجالت من و فامیلم اونو عقب برده،اونم فکر کرده نباید بروز بده.البته شخصیت خودشم ،میتونه علت باشه.

من حالم خوب نشده بود چون اون چیزی که دلم میخواست رو هنوز نشنیده بودم اما دیدم سختشه،حسش نمیاد براش،هی میپره رواین موضوع و اون موضوع،بیخیال شدم.همینم خوبه،اونچه که در توانش بوده رو انجام داده.

حالا رسیدم به زندگی شیرین بعد از خواب بچه ها.

صدای جیرجیرک ها تو صدای تاریکی،

برم ببینم میتونم کمی گوش بدم بی حواسپرتی

 

  • زهره ی روان

نظرات (۲)

زهره،، به نظر من مدام، افراطی و وسواسی با خود و حالات خود درگیر بودن و مدام دنبال علت و تحلیل حس ها و... گشتن، ما رو در جنگی مدام و فرسایشی ناتمام قرار میده. به کلماتم با دقت توجه کن جانم.. واقعا ناتمام و خسته کننده..

 

اصلا مهم نیست همیشه خوب نباشیم! اصلا مهم نیست همیشه شاد نباشیم! اصلا مهم نیست یه وقتایی علت‌ها رو ندونیم! و... بیشتر خواستن و بیشتر شدن رو تو هرچیز رها کن حتی شادی! و آگاه و هوشیار همین جا بمون.. فقط مشاهده کن و یاد بگیر و بدون زندگی و حال هامون هیچ روزی مثل روز قبل نیست. در گذره. هرروز یه شکلیم اما هرچیز میگذره.. یکم سفتی و انقباضی که من از کلماتت برداشت میکنم رو ول کن و بذار پیش بیاد، نگاهش کن. از خودت بی وسواس و بدون مدام تحلیل کردن، مراقبت کن و بذار به وقتش بشه!

فقط خود واقعی لحظه رو ببین و با حس لحظه بنویس نقاشی کن آشپزی کن قدم بزن و....  زندگیش کن حس و حال لحظه رو و بدون میگذره. بذار به خودت، خودت درونیت برسی و بهش مرتبط و متصل و باهاش هماهنگ بشی با محبت بهش با مدام بالا سرش نایستادن، با مدام بازخواست نکردنش با مدام زیر ذره بین نذاشتنش، با مدام کنترل نکردنش. .

تعادل میاد اگه سخت نگیری. خیلی هم چیزی پیچیده نکن. میدونم تو ذهن منطقی داری باهاش راه بیا و بذار کمکت کنه خیلیم عالیه، مدل توئه و مدل تو قشنگه اما آگاه باش نتونه گیرت بندازه در توهم تحلیل! 

و توی پست قبلی به نظر من چیزایی که گفتی علاوه بر عجله، توش بیقراری هم هست. و بی قراری که از سرعت مغز، هیاهوی درون، واگویه و... نشات میگیره، علاوه بر عجله، یه ترس از دست دادن چیزی در جایی، یه آشوب از دل ندادن به وقایع معمولی همون لحظه ی زندگی توشه. اینجایی و فکر میکنی اونجا که بودی بهتر بود، اونجا بودی الان فلان بود یا فلان میکردی.. می‌ترسی چیزی رو جای قبلی از دست بدی! یا دچار عدم امنیت میشی..

که به نظر من تو در مسیر خوبی هستی و درست میشه به مرور. تو نگاه به خودت اینا رو هم در نظر بگیر و بدون لحظه همه ی اونچه باید رو کف دستت گذاشته، پس همونو ببین.. آگاه و هوشیار باش.. گیر نکنی توی ناخودآگاه و عادت‌ها و تکرارهات.. هر بار از نو لحظه ی کف دستت رو بساز..

و آهسته بران.. شتاب و جنگ برای آهستگی و قرار مساویه با عجله و بیقراری! پس بذار رخ بده و تو فقط آگاه باش به خودت و جریان..

و خود عجولت رو بغل کن واسه ش بنویس از مزیت هاش تشکر کن و ازش استفاده کن و خویی هاش رو بهش یادآور شو و بدون آفرینش ما بهترینه و چیزی که هستیم قشنگه..

و نقص هامون مرهم میشن، هماهنگ میشن، متعادل میشن و از فشارشو ن کم میشه و ابزاری عالی برای زندگی میشن چون هیچ چیز خوب کامل یا بد کامل نیست. و هیچی همیشگی نیست.. اگر بغلشون کنی و باهاشون همدردی و همدلی کنی و خوبی هاشون رو بکشی بیرون

مسیرت روشن و نرم و روان متمرکز و آرام.. 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی